هژیر مشیروزیری – سینما شبکه: از راهروها و بالکنهای تنگ و باریک سینما سپیده در خیابان انقلاب و سینما فلسطین در خیابان طالقانی و پردیس سینمایی چارسو در خیابان جمهوری، چرخیدیم و چرخیدیم تا امسال در شانزدهمین جشنواره سینمای مستند ایران، گذرمان به پردیس ملت افتاد. انصافا جا با جا فرق میکند. هر چقدر سالهای گذشته فضای برگذاری جشنواره گرم و پر هیجان بود، امسال سرمای دالانهای دراز و باریک و شیبدار ساختمان بتنی و بی روح پردیس ملت هیچ رنگ و بویی از آن شور و حال سالهای گذشته را تداعی نمیکند.
در فاصله بین فیلمها و سانسهاست که علاقمندان و تماشاگران و فیلمسازها و مسئولان جایی و گوشهای دنج مییابند تا گعده کنند و گپ بزنند. خیلی اتفاقها از همین جمعهای گرم و صمیمانه دو یا چند نفره شروع میشود و شکل میگیرد. روزگاری سالن ورودی سینما فلسطین و پیادهرو مقابل آن در خیابان محل این گعدهها بود. گاهی عدهای که بین صحبتها میخواستند سیگاری هم روشن کنند، میرفتند توی خیابان سنگفرش شده کناری و دقایقی را آنجا سپری میکردند. تنها امکانات رفاهی جشنواره برای تماشاگران، یکی بوفه کوچک و بیبضاعت سینما فلسطین بود که فقط آب معدنی و چای داشت و یکی دو مدل بیسکویت و دیگری دکه کوچک روزنامه روبروی سینما جهت تامین سیگار. نه فود کورتی بود و نه فروشگاهی و نه دفتر خاصی برای اعضای جشنواره. فیلمساز و بازیگر و تماشاگر و علاقمند و مهمان خارجی و اعضای برگزاری همه با هم و در هم توی همان سالنها و راهروها میچرخیدند و از این سالن به آن سالن میرفتند و چقدر هم خوش میگذشت.
پردیس چارسو که خانه جشنواره شد دیگر نور علی نور بود. آن ساختمان را که گویی اساسا برای میزبانی جشنواره سینما حقیقت ساختهاند. همه چیزش به قاعده و به سامان است. از سالنهای مناسب و زیبایش گرفته تا فضاهای گسترده و فراخ طبقاتش، از فودکورتش گرفته تا بالکن طبقه پنجم که به فضای آزاد راه دارد و عموما محل تجمع سیگاریها، همه و همه به گونهای طراحی شده بود تا محیطی گرم و امن و پر آسایش را برای دورهمی اهالی سینمای مستند فراهم آورد. از ساختمان هم که پا به بیرون میگذاشتی، خیابان جمهوری و حافظ و سیتیر بود که در برابرت قرار میگرفت که در سردترین روزهای زمستان هم پر است از گرما و هیجان و سرزندگی. جایی است که بدون اغراق میشود یک روز کامل را از صبح به شب رساند و ملول و خسته نشد.
اینبار اما پردیس ملت خانه جشنواره شده است. ساختمانی که اساسا برای یک رویداد دورهمی طراحی نشده است. جای خاصی برای ایستادن و نشستن ندارد، همهاش راهروهای باریک و شیبدار است که ارتباط میان سالنها را برقرار میکند. فضای ستادی برگزار کننده هم آن انسجام و یکپارچگی سابق را ندارد و پراکنده است. اگر هم کسی در نقد پردیس چارسو بخواهد به ترافیک و شلوغی خیابان جمهوری و مرکز شهر ایراد بگیرد، خواهد دید که ترافیک عصرگاهی و شبانه بزرگراه نیایش و کردستان و خیابان ولیعصر به هیچ وجه چیزی کم از مرکز شهر ندارد.
خلاصه اینکه محل و موقعیت و شرایط خانه جشنواره خود به تنهایی شاید بیش از نیمی از کیفیت جشنواره است. پردیس ملت شاید برای فیلم دیدن جای بدی نباشد ولی برای دورهم بودن یقینا فضای مناسبی نیست و بخش عمده و مهم جشنوارههایی همچون سینما حقیقت، همین دورهم بودنها است. وگر نه دیدن آنلاین فیلمها در منزل و به دور از سرما و ترافیک شبانه بسیار راحتتر و جذابتر است.