احمد شاهوند – دو دهه فرمانروایی اصغر فرهادی بر صدر جدول بهترین کارگردانان سینمای ایران نشان از این دارد که پس از گذشت بیست سال همچنان کسی نتوانسته به اندازه او بدرخشد. از نگارش مشترک فیلمنامه «ارتفاع پست» در اولین سال دهه هشتاد تا ساخت دومین فیلمش در خارج از ایران با عنوان «همه می دانند» در نیمه دوم دهه نود، اصغر فرهادی موفق شده عنوان «بهترین کارگردان» را در اکثر نظرسنجی های این بیست سال از آن خود کند.
از «رقص در غبار» (1381) تا کسب اسکار برای «جدایی نادر از سیمین»، فرهادی هم در کارگردانی و هم در فیلمنامه نویسی، سیر صعودی عجیبی را طی کرد. طبیعی بود که پس از «جدایی نادر از سیمین» در اوایل دهه نود، ادامه فعالیت و فیلمسازی برای او دشوار باشد. مسیری که به ساخت اولین فیلمش در خارج از مرزهای ایران انجامید و «گذشته» تمامی آن چیزی بود که فرهادی پس از کسب اسکار و افتخارات بی شمار بین المللی «جدایی …» خلق کرد. بازگشت فرهادی به ایران و ساخت «فروشنده» و اینبار یک اسکار دیگر که البته رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته بود، بار دیگر فرهادی را در مرکز توجه قرار داد که به ساخت دومین فیلم او در اروپا منجر شد و اینبار، حاصل کمی بهتر بود. دلیل اصلی کسب عنوان بهترین کارگردان دهه نود سینمای ایران از نگاه نویسندگان و منتقدان به «جدایی نادر از سیمین» و تا حدودی هم به اسکار «فروشنده» برمیگردد وگرنه فرهادی دهه نود را آن طور که انتظار می رفت سپری نکرد اما همین که چهار فیلمش در هیچ یک از نماهایشان حتی به مرز «متوسط» نزول نکردند، یک موفقیت به حساب می آید.
شاید از زمان موفقیت همه جانبه «چهارشنبه سوری» در بیست و چهارمین جشنواره فیلم فجر (1384)، کارگردانانی یا ظهور کردند یا تغییر سبک دادند و به پیروی از سبک واقع گرای فرهادی پرداختند و این «تقلید» و در شکل سطحی تر آن «کپی» همچنان ادامه دارد و سینمای اجتماعی که در نیمه دوم دهه هشتاد و اوایل دهه نود «خیانت» را به عنوان سوژه اصلی خود می دید و در نیمه دوم دهه نود شکل و شمایلش تغییر کرده، همچنان متاثر از سینمای اصغر فرهادی است. متاثر از مضمون، نگاه، بحران، تعلیق و غافلگیری فیلمنامه و حتی دوربین روی دست که نهایتا در موارد معدودی منجر به اثری در خور توجه می شد مثل «سعادت آباد» یا «برف روی کاج ها» یا هر دو اثر وحید جلیلوند («چهارشنبه 19 اردیبهشت» و «بدون تاریخ و بدون امضا»)، اما در دیگر آثار به نتیجه قابل تاملی نمی رسید.
هنر بازی گیری (طوری که بیش از یک دو جین بازیهای درجه یک و ماندگار در آثار فرهادی دیده میشود)، خلق میزانسن های پیچیده و سخت (کافی است نگاه کنید به فصل های شلوغ «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین»)، نگارش فیلمنامههای استاندارد، پرملاط و مملو از فضاسازی تعلیق و غافلگیری (چیزی که در سینمای ایران به ندرت پیدا می شود) از ویژگیهای سینمای اصغر فرهادی است.
فرهادی در فیلم هایش تنها به ارائه مسأله می پردازد و خود کنار می کشد و قضاوت و حل آن را به مخاطب می سپارد. برای همین است که معمولا آثار او به نتیجه مشخصی منجر نشده و مخاطبان در انتها با اصطلاح «پایان باز» طرف می شوند.
در دهه سوم فعالیت سینمایی، فرهادی جدیدترین فیلمش با نام «قهرمان» را به احتمال بسیار زیاد در بخش مسابقه جشنواره کن دارد. از اطلاعات، انتخاب بازیگران اصلی (امیر جدید و محسن تنابنده) و شنیده های پیرامون این فیلم، اینطور برمی آید که احتمالا نگاه و فضای جدیدی را در سینمای اصغر فرهادی تجربه خواهیم کرد.