نیما بهدادی مهر– موج جدید از ستاره پروری در سینمای ایران با کدام شخصیت شکل گرفت؟
این سوالی است که همواره از سوی پژوهشگران سینمایی مطرح می شود و پاسخی یکسان و مشابه نمی یابد.
علت این نکته فضای خاص دهه ۶۰ و نگرش های غالب آن دوره نسبت به سینما بود که باعث ایجاد ابهاماتی در تحلیل و موشکافی تحولات سینمای ایران در آن بازه زمانی می شد.
امروز شاید بتوان با قطعیت بیشتری پاسخ سوال مطرح شده در ابتدای این متن را داد و ابوالفضل پورعرب را اولین ستاره – سوپراستار سینمای ایران براساس معادلات گیشه دانست.
اگرچه در همان برهه زمانی برندهایی چون فرامرز قریبیان، اکبر عبدی، بیژن امکانیان ، خسرو شکیبایی و به ویژه جمشید هاشم پور نیز در سینما فعالیت داشتند اما پورعرب پرچمدار احیای جریان ستاره سالاری در معادلات سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی بود.
پس از این مقدمه باید به این موضوعات هم پرداخت که این پدیده چگونه شکل گرفت، تا چه زمانی تداوم یافت و از چه زمانی به برند پورعرب لطمه وارد شد.
ستاره ای بدرخشید
بخش غالبی از منتقدان سینمایی بر این باورند که فیلم عروس موجی نو در بازیگری ایجاد کرد و سبب احیای مفهوم ستاره در مناسبات سینمای ایران شد.
علت این موضوع را می توان تغییرات بنیادینی دانست که این فیلم در مقوله بازیگری و اقتصاد سینما ایجاد کرد.
چه آنکه پیش از این فیلم تلاش هایی از سوی برخی کارگردانان برای احیای مفهوم ستاره و جوان اول در سینمای ایران صورت گرفت اما بازخورد پایداری نداشت و از ایجاد یک موج برای تغییر رویکرد به سینمای ایران ناتوان نشان داد.
اما با فیلم عروس تغییر اساسی و شگرفی رخ داد. بازیگران خوش چهره و خوشتیپ، گریم های پرزرق و برق، روایت جذاب و پرتعلیق فیلم، دگردیسی شخصیت حمید و تبدیل شدنش به شمایلی نزدیک به بدمن اجتماعی، نزدیک شدن شخصیت حمید به روان نژندی و پریشان احوالی تجربه ناشده در سینمای ایران تا آن برهه زمانی، بازتعریف نقش زن شهرنشین و مدرن و خوشتیپ و استفاده از چهره ای جدید در سینمای ایران، همگی این موارد کمک کرد به شکل گیری یک مثلث خاطره ساز و نوستالژیک.
ضلع اصلی این مثلث بی شک برند فیلم عروس است که در کنار دو ضلع دیگر یعنی ابوالفضل پورعرب(جوان اول و ستاره) و نیکی کریمی(زن مدرن شهری) به شرایط تثبیت می رسد.
به واقع این ۳ برند پیوندی ناگسستنی با هم یافته اند و اگرچه پورعرب و کریمی پس از این فیلم راهی متقاوت را طی کردند اما همچنان در تعاریف و تحلیل های پیرامون کارنامه این بازیگران، تعابیری هدفمند چون عروس سینمای ایران درباره نیکی کریمی و نیز اولین سوپراستار سینمای ایران درباره پورعرب به کار برده می شود که تحت تاثیر همان برند تثبیت شده از فیلم عروس است.
عروس با پورعرب چه کرد؟
نکته جالبی درباره برخی بازیگران وجود دارد که گاه تشکیکی را در توانایی های آنها در بازیگری ایجاد می کند. تشکیک نه در معنای زیرسوال بردن که به معنای طرح سوال برای بررسی روند نقش آفرینی یک بازیگر.
به واقع اگر روند حس ها و واکنش های یک بازیگر در کلیت کارنامه کاری اش را در چنبره و حصار یک ابر نقش می بینیم مشکل نه در ناتوانی آن بازیگر در ایفای نقش ها که برعکس به دلیل قوت خاطره و نگاهی است که از آن نقش بیرون می جهد و در ذهن ها می نشیند.
به واقع اگر برند شکیبایی همچنان با هامون تداعی می شود، پرستویی بیشتر یادآور حاج کاظم است یا اگر انتظامی را همچنان با مش حسن فیلم گاو به یاد می آوریم ، مشکل نه از جنس بازی آنها که از روش تحلیل ذهنی ما(مخاطبان) از کارنامه کاری آنهاست.
پورعرب هم از آفت این جنس از تحلیل در امان نماند و برای بسیاری همچنان با حمید خوش مرام فیلم عروس به یاد می آید. شاید تاحدودی جنس بازیگری او در غالب نقش هایش رنگی از تنش، عصبیت، ناآرامی، روان نژندی و گاه استیصال را تداعی می کند(مولفه های پررنگی در شناخت شخصیت حمید در فیلم عروس) اما دو نقش دیگرش در نرگس و مردی شبیه باران محل پرسشی برای پژوهشگران سینمایی درخصوص کیفیت بازیگری پورعرب است.
به واقع اگر تجربه های وی در فیلم هایی چون قربانی، چهره، غریبانه و دست های آلوده را در تداومی غریب با عروس می یابیم اما هنر بازیگری او در فیلم های نرگس (نقش عادل) و مردی شبیه باران (منصور قاسمی) کاملا قابل لمس است.
در نتیجه گیری کلی از این بحث می توان استعدادسوزی را کلیدواژه ای مناسب برای معرفی درون مایه های ساختاری سینمای ایران دانست. چه آنکه بسیاری از برندها در پی پدیداری یک موج ساخته شدند اما نه خود بازیگر توانست به صورتی پایدار محافظ برند خود باشد و نه سینمای ایران و مناسباتش اجازه پایداری یک برند را در بازه ای چند دهه ای می دهد.
چنین است که هر نیم یا یک دهه برندی در سینما ظهور می کند اما بی برنامگی ها و بی سیاستی ها در حفظ آن برند سبب ساز محو شدن تدریجی اش می شود. این قصه تلخی است که آن را پایانی نیست. روایتی است از ظهور استعدادها و تباهی برندها.
ابوالفضل پورعرب اولین سوپراستار سینمای پس از انقلاب این روزها در فاصله ای دور از مناسبات سینمایی ایستاده و به پرده هایی می نگرد که دیگر حمید و عادل و منصور ندارند.
لینک کوتاه: https://cinemashabakeh.ir/ndes